فیلم Serenity 2019 وقتی نویسنده ای زور می زند که کارگردان شود!

فیلم Serenity 2019 وقتی نویسنده ای زور می زند که کارگردان شود!

فیلم Serenity 2019 وقتی نویسنده ای زور می زند که کارگردان شود!

نقد و بررسی فیلم Serenity 2019: 

۴ ستاره

نقد کلی:

اوایل فیلم احساس کردم موضوعش بیخود باشه..! اینکه یه مرد میخواد یه ماهی را بگیره و خیلی هم مصره..! کارگردان فیلم باعث شد ذهنم سمت چندتا فیلم بره؛ به خاطر عدم شخصیت پردازی خوبش، بازیگر خوبی مثل متیو مک کانهی Matthew McConaughey بدون شخصیت میمونه و یاد فیلم طلای احمق! Fool’s Gold ۲۰۰۸ افتادم… یکی از صحنه هاش (وانت داخل مزرعه) منو یاد میان ستاره ای یا همون اینتراستلار Interstellar ۲۰۱۴ انداخت..! واقعا بعد از این فیلم هرجا متیو را میبینم یادش میافتم! خدایی عالی بازی کرد فیلم خوبی بود..! و همچنین فیلم مِگ The Meg ۲۰۱۸ و یا ماجرای پیرمرد و دریا..! اینکه ذهن یک نفر مشغول چیزی باشه موضوع زیاد جالبی نیست مخصوصا اینکه اون چیز، یه ماهی باشه!

گریم آن هاتاوی Anne Hathaway اصلا رضایت بخش نبود؛ همچنین اصلا بازیگر خوبی هم نیست! فیلم را کلیشه میکنه…

متیو مک کانهی در فیلم serenity 2019

متیو مک کانهی در فیلم serenity 2019

استیون نایت Steven Knight نویسنده ای که زور می زند کارگردان شود!

استیون نایت یک نویسنده ی خوب بود که با کارگردانی چندتا فیلم از جمله فیلم Serenity 2019 خودش را خراب کرد!

کاش این نویسنده ها یهو قصد کارگردانی به سرشون نمیزد.! استیون نایت نویسنده ی فیلم وعده های شرقی Eastern Promises هست! یک فیلم عالی و حالا اومده و فیلم آرامش ۲۰۱۹ Serenity را نویسندگی و متاسفانه کارگردانی کرده..! شاید اگه یکی دیگه بود راحت صحنه های دلهره آور و مهیج میساخت! ولی این شخص اصلا و ابدا بویی از غافلگیری نبرده! تنها چیزی که هست اینه بیکر دیل Baker Dill سریع کمربندشو باز میکنه و میکشه پایین! آخه اینم شد شخصیت؟ اونم ساخته ی ذهن یک بچه؟

فیلم گاهی اگه ارزش هنری یا داستانی نداشته باشه حداقل میتونه ارزش چندبار دیده شدن داشته باشه! ولی متاسفانه این فیلم طوری ساخته شده که همین دفعه ی اولش هم آدم را پشیمون میکنه… صرفا به خاطر متیو دارم میبینمش

چرا کارگردان فیلم Serenity 2019 ضایع تلقی می شود:

این هم از این، آخر فیلم اسم فیلم را گفت و واکنش کارگردان در اون لحظه: {جفت دستاشو برده بالا و YEEES!!} چه احساس غروری میکنن این کارگردان های ناشی، وقتی اسم فیلمشونو داخل فیلم به زبون میارن..! و جالبه که وقتی هم گفته میشه خیلی مصنوعی از زبون بازیگر میشنویم..! واقعا نیازی به گفتنش نبود ولی خب اسم جالب که انتخاب نکنی، مجبوری یه طوری به بیننده بگی که چرا این اسمو انتخاب کردی!
{بیا با هم در آرامش (Serenity) همدیگه را ملاقات کنیم!} 🤮

از همون پوستر فیلم مشخص بود که کارگردان فقط روی بازی این دوتا بازیگر قمار کرده!

توصیه می کنم نبینید!
  • یک سوال: اگر قرار بود یک بازی خلق کنید که واقعی باشه! اون بازی چی بود؟

 

جلب توجه

به علت معمایی بودن اول فیلم جالب بود همین!

موضوع و محتوا

موضوع مبهم و تکراری بود.

فیلمنامه

نه چندان به یاد ماندنی!

موسیقی

همچنین!

صحنه پردازی

می پذیریم!

فیلمبرداری

کلا روی متیو زوم بود!

شخصیت

نداشت!

بازیگران

ستاره متعلق به متیو هست ولی آن هاتاوی اصلا خوب بازی نمی کرد!

کارگردانی

مایه ی افسوس!

پایان عالی

نوچ!

مای ویو

matin

matin

A goal should scare you a little, and excite you A LOT! Joe Vitale اگر نظرات متفاوتی داریم.. به دل نگیرید! نظرات خودتون را بیان کنید. تا فرق موضوعات عمیق، باهر چیز پست، مشخص میشه.

مطالب مرتبط

۴ دیدگاه‌

  1. Tara گفت:

    خیلی سطحی و بیرحمانه قضاوت کردین بنظرم حتی کارگردان و تهیه کننده میدونستن فیلم فروش نداره ولی ساختن چون هدف دیگه ای داشتن صحنه های فیلم خیلی جذاب بود یه فیلم فلسفی با سبک جدید بود من که عاشقش شدم با یکبار نگاه کردن نمیفهمین باید خودتون زمینشو داشته باشین فیلم مخاطب خاص خیلی خاص ،ماهی عدالت شوهر کارن دستیار بدشانس نماینده چشمه ،پاتریک ،جزیره،اهالی جزیره همشون اشنان و سمبل یه چیز

    • matin matin گفت:

      بیرحمانه را میپذیرم ولی سطحی نیست. نخواستم عمیق بشم چون موضوع تکراری و کاملا کلیشه ای هست. اصلا جای بحث نداره. کلیشه ی همون فیلم هایی هست که گفتم. نه کارگردان همون نویسنده است که متاسفانه پاشو از گلیمش دراز تر کرده اشاره کردم در متن.
      من موضوع و محتوای فیلم را کاملا فهمیدم اصلا بحث نفهمیدن نیست. اینجا بحث اینه چطوری فیلم را به تصویر کشیده. اولا دوره ی فیلم های معمایی این سبک خیلی وقته گذشته شاید اگه بیست یا سی سال پیش میساخت جالب بود و دوم هم اینکه مبهم بودن با عمیق بودن متفاوته. توصیه میکنم یه سر به مطلب توصیه های اونجوری وبسایت بزنید تا بیشتر متوجه بشید.

    • امیرعباس گفت:

      اگه راس میگی توضیح بده منظور فیلم چی بود. رمز گشاییش کن ما هم بفهمیم.

      • matin matin گفت:

        اگه راست میگم؟ مگه بحث راست ودروغه؟
        رمز گشایی؟؟؟ یعنی اینقدر واست سنگین بوده فیلم؟

        – یه پسری که تازه ناپدری پیدا کرده و ناپدریش هم با مادرش خوب رفتار نمیکنه… در دنیای خودش و در افکار خودش… شروع میکنه یه ماجرایی طراحی کردن (حالا این طراحی چه مثل بازی کامپیوتری باشه چه کتاب بنویسه چه بدون هیچکدوم اینا، فقط به این چیزها فکر کنه) که از این ماجرا برای تصمیم گیری خودش استفاده میکنه! این پسر اینقدر تحت فشار هست که میخواد به ناپدریش صدمه بزنه! در نتیجه در سطح ناهشیار خودش این عمل وحشتناک را به شکار یک ماهی توسط پدرش فرافکنی میکنه! و اینطور پیش میره که اگر پدرش بتونه این کارو بکنه… منم میرم و ناپدریمو مثلا به قتل میرسونم… در این میان ناخودآگاه مثبت پسر در قالب مادرش روی کار میاد و قسمت درونیش که ذکر و فکرش شده کشتن ناپدریش و الان به شکل پدرش نمود پیدا کرده را از این مساله آگاه میکنه… یه طورایی دچار تضاد درونی شده… فیلم اونجایی عجیب میشه که بیننده احساس میکنه پدرش که داخل بازی هست با پسرش ارتباط برقرار میکنه… و از وجود همدیگه اطلاع پیدا میکنند…
        امیدوارم متوجه شده باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *